ویدئو | منصور ضابطیان در «آپارات» میزبان ستارگان دوران مدرن می‌شود ویدئو | بخش هایی از گفتگوی جنجالی محمدحسین مهدویان با هوشنگ گلمکانی حادثه در تنکابن | یادی از مرحوم منوچهر حامدی خراسانی، بازیگر سینما و تلویزیون تمدید مهلت ارسال اثر به نوزدهمین جشنواره بین‌المللی شعر فجر به نام مادر | مروری بر مشهورترین مادر‌های سینمای پس از انقلاب اسلامی بومیان جزیره سی پی یو آموزش داستان نویسی | شکل مولکول‌های جهان (بخش اول) همه چیز درباره فیلم گلادیاتور ۲ + بازیگران و خلاصه داستان نقش‌آفرینی کیانو ریوز و جیم کری در یک فیلم کارگردان فیلم ۱۰۰ ثانیه‌ای ردپا: پیام انسانی، رمز موفقیت در جشنواره‌های جهانی است اسکار سینمای اسپانیا نامزدهای خود را معرفی کرد برج میلاد، کاخ چهل و سومین جشنواره فیلم فجر شد آمار فروش سینمای ایران در هفته گذشته (٢ دی ١۴٠٣) استوری رضا کیانیان در واکنش به بستری‌شدن محمدعلی موحد و آلودگی هوا + عکس صوت | دانلود آهنگ جدید بهرام پاییز با نام مادر + متن صفحه نخست روزنامه‌های کشور - یکشنبه ۲ دی ۱۴۰۳
سرخط خبرها

باغ بی برگی که می‌گوید که زیبا نیست؟ | گذری به بازتاب پاییز در شعر فارسی از گذشته تا امروز

  • کد خبر: ۱۸۸۶۷۷
  • ۲۲ مهر ۱۴۰۲ - ۱۳:۴۳
باغ بی برگی که می‌گوید که زیبا نیست؟ | گذری به بازتاب پاییز در شعر فارسی از گذشته تا امروز
شعر فارسی در برابر فصل پاییز نیز، همچون دیگر عناصر طبیعت، بی تفاوت نبوده است. درواقع این بخش از سال، از روزگار کهن و پیدایش شعر فارسی تا فراگیرشدن جریان‌های گوناگون شعر معاصر، ظهور و بروز قابل توجهی در ادبیات منظوم ما داشته است.

کاوه سنابادی | شهرآرانیوز؛ پاییز و نام‌های دیگرش (خزان، خریف و...) و عناصر و واژه‌های مربوط به این فصل (باد خزان، برهنه شدن درختان، زردشدن برگ ها، مهر، مهرگان و...) به شکل‌های گوناگون در شعر فارسی حضور پیدا کرده است. این حضور شاید بیش از هر چیز با یادآوری اندوه و ویرانی و سردی این فصل همراه بوده است و به عبارتی، نخستین تصور و تصویری که شاعر از خزان دریافت کرده، باد‌های دل گیر و ریختن برگ درختان و آنچه با زندگی و سرزندگی فاصله دارد، بوده است.

گاهی نیز ابعاد نمادین این ویژگی‌های منفی برای او برجسته شده و عناصر خزانی را به مثابه استعاره و نماد و بیانی مجازی از پلیدی و تیرگی‌های روزگار (مثلا فضای نامساعد اجتماعی و سیاسی) به کار گرفته است. از سوی دیگر، شاعرانی هم بوده اند که به زیبایی این فصل خداوند پرداخته اند و رنگ آمیزی برگ‌های سرخ و زرد و احساسات شاعرانه و عاشقانه و صفات دل چسبی از این قبیل را که سومین فصل سال القا می‌کند، در کارشان انعکاس داده اند. در هر صورت، رویکرد صاحبان ادبیات منظوم ما به پاییز یکسان نبوده و تنوع داشته است. در ادامه، مروری کوتاه داریم بر مصداق‌هایی از این رویکرد‌ها در شعر فارسی.

فصل عریانی درخت

جنبه‌های منفی خزان از گذشته دور ادبیات ما تاکنون بازتابی گسترده در ابیات و سطر‌های شاعران داشته است. فردوسی در شاهنامه و داستان اسکندر، جایی که به رویارویی اسکندر با نرم پایان می‌پردازد، سنگ باران شدن سپاه اسکندر به دست نرم پایان را به هجوم باد پاییزی بر درختان تشبیه می‌کند؛ یعنی پاییز را از جنبه آسیب زای آن می‌بیند: «یکی سنگ باران بکردند سخت/ چو باد خزان برزَنَد بر درخت.»

همچنین عنصری در بیت «درختی که کردش برهنه خزان/ بهارش کند پر جواهر فَنَن» به همین جنبه نابودگری پاییز اشاره می‌کند و می‌گوید که پاییز درخت را برهنه و بی برگ وبار می‌کند و بهار شاخه‌های آن را به جواهر می‌آراید (منظور از جواهر، برگ وبار و شکوفه است و معنای فَنَن هم شاخه درخت).

یا می‌توان یاد کرد از بیت «این تنم از هجر تو، چون برگ بید اندر خزان/ این دلم در عشق تو، چون توزی اندر ماهتاب» سروده فرخی سیستانی و بیت «چون باد خزان بتاخت بر باغ/ زو ریخته گشت لاله را دم» از ناصرخسرو و میان اشعار معاصران از بیت شفیعی کدکنی، «صد خزان افسردگی بودم بهارم کرده ای/ تا به دیدارت چنین امیدوارم کرده ای» که بُعد یادشده در آن دیده می‌شود.

حزین لاهیجی نیز سروده است: «چه بالی به خویش‌ای گیاه ضعیف؟ / که فردا وزد تندباد خریف» (خریف واژه‌ای عربی به معنای پاییز است که در شعر کهن فارسی گاهی به کار رفته است).

باغی که میهن بود

بُعد منفی ماه‌های برگ ریزان سال، گاه وجهی نمادین پیدا می‌کند و شاعر از قِبل آن، اوضاع نابسامان زمانه را به زیر تیغ انتقاد می‌کِشد. این رویکرد به ویژه در شعر معاصر پررنگ است؛ برای نمونه، مهدی اخوان ثالث در سروده‌ای نیمایی وضعیت اجتماعی و خفقان حاکم بر ایران پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ را چنین به تصویر می‌کشد: «باغ بی برگی که می‌گوید که زیبا نیست؟ / داستان از میوه‌های سربه گردون سای اینک خفته در تابوت پست خاک می‌گوید. / باغ بی برگی/ خنده اش خونی ست اشک آمیز/ جاودان بر اسب یال افشان زردش می‌چمد در آن. / پادشاه فصل ها، پاییز...»

در مثالی دیگر، خوب است شعر سیدحسن حسینی، از شاعران مطرح انقلاب اسلامی، را ذکر کنیم که واقعیت‌ها را نادیده نمی‌گرفت و انتقاد می‌کرد اگر ناراستی می‌دید؛ آنجا که می‌گوید: «گر ذهن باغ از رویشی لبریز می‌شد/ تعبیر خوابش یورش پاییز می‌شد.»

وزش دل چسب نسیم مهرگان

اما شاعران پارسی گوی همیشه هم به جنبه‌های تیره وتار و تلخ فصل سرد پس از موسم گرما نپرداخته اند. گاهی سراینده‌ای در ورق زدن لایه‌های این فصل، به زیبایی‌های رنگارنگ آن رسیده و این ویژگی را در سروده اش بازتاب داده است. در روزگاران کهن شعر فارسی، منوچهری مسمط مشهوری سرود که این گونه آغاز می‌شود: «خیزید و خز آرید که هنگام خزان است/ باد خنک از جانب خوارزم وزان است/ آن برگ رزان بین که بر آن شاخ رزان است/ گویی به مثل پیرهن رنگ رزان است.» چنان که از وزن و واژگان و رنگ آمیزی این شعر پیداست، شاعر فضایی شورانگیز را آفریده و فرصت طرب را در این فصل رنگارنگ دیده است.

امروزه نیز گاهی به چنین نگاه‌های لطـــیفی به پاییـز برمـــی خــوریـم.

هوشنگ ابتهاج در یکی از اشعارش این گونه از جشن مهرگان (یک آیین باستانی که در ماه مهر برگزار می‌شده است) می‌گوید: «بگشاییم کفتران را بال/ بفروزیم شعله بر سر کوه/ بسراییم شادمانه سرود/ وین چنین با هزار گونه شکوه/ مهرگان را به پیشباز رویم.»

شاعر معاصر، ابوالفضل زارعی، نیز سروده است: «چه زیبا خلعتی پاییز تَن کرد/ لباسی زرد و سرخ و ارغوانی/ جوان و پیر یا هرکس که دیدش/ درونش پُر شد از حس جوانی.»

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->